در حاشیه فراخوان به "قرآن سوزی"
در سالگرد ١١ سپتامبر
على جوادى

اخیرا یک کشیش آمریکایی به نام تری جونز فراخوانی برای قرآن سوزی در سالگرد فاجعه خونین ١١ سپتامبر داده است. این اقدام در رسانه های اصلی آمریکا بازتاب وسیعی یافته است. سی ان ان به نقد این فراخوان و گرایش برخاسته است. شبکه خبری فاکس حمایت ضمنی خود را از این فراخوان پنهان نکرده است. فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان این اقدام را لاقیدی و بی مسئولیتی در قبال جان سربازان آمریکایی دانسته است. از هم اکنون جریانات اسلامیست در گوشه و کنار به تحرک افتاده اند. قابل پیش بینی است که کشمکش پیرامون این واقعه گسترش یابد. موضع کمونیسم کارگری در قبال این مساله چیست؟ تمایز پروژه مذهب زدایی و مذهب ستیزی در این زمینه چیست؟ این اقدام را چگونه باید ارزیابی کرد؟

تردیدی نیست که قرآن همانند تورات و انجیل یک ابزار تحمیق و عقب ماندگی مذهبی و ضدیت با هر آنچه که آزادیخواهانه و انسانی است. قرآن فشرده عقب ماندگی و تحجر مذهبی است٬ یکی از بزرگترین ابزارها و سمبلهای دستگاه مافیایی مذهب اسلام است. تعرض مردم معترض در ایران به قرآن و آتش زدن آن نمونه یک اعتراض مترقی و آزادیخواهانه به حکومتی اسلامی سرمایه در ایران است. اقدامی برای خلاصی و آزادی از شر مذهب و حکومت مذهبی است. با آیات قرآن در ایران تازیانه بر پیکر آزادیخواهان میزنند٬ با قرآن سنگسار میکنند٬ با قرآن به دار می کشند٬ با قرآن شکنجه میکنند. قرآن در رژیم اسلامی علاوه بر یک ابزار تحمیق یک ابزار سرکوب خونین اسلامی است.
 
اما فراخوان به قرآن سوزان در آمریکا توسط یک جریان مذهبی و در سالگرد ١١ سپتامبر یک اقدام در این بستر نیست. مترقی نیست. آزادیخواهانه نیست. ارتجاعی است. گوشه ای از جدال دو قطب تروریستی جهان معاصر است که دستگاه مذهب مسیحیت و اسلام نیز در متن این تخاصم تروریستی قرار گرفته است. تلاشی برای دامن زدن به جنگ مذاهب است. جنگی که قربانیانش از هر طرف عادی ترین مردم عادی خواهند بود.
 
ما کمونیستهای کارگری پرچمدار مبارزه علیه مذهب و مذهب زدایی از جامعه هستیم. مذهب بزرگترین عامل کشتار و تحمیق و ضدیت کور با خواستهای انسانی و آزادیخواهانه در طول تاریخ بوده است. مذهب یک صنعت مافیایی است. مبارزه ما برای مذهب زدایی و کوتاه کردن دست مذهب از زندگی انسانها یک مبارزه آزادیخواهانه و رهایبخش است. دستگاه مذهب را باید همانند هر دستگاه مافیایی و مخرب دیگری در جامعه تحت کنترل قرار داد و دامنه عملکرد آن را محدود کرد. ما نه تنها برای جدایی مذهب از دولت مبارزه میکنیم بلکه علاوه بر آن معتقدیم که باید دست مذهب را از شئونات جامعه کوتاه کرد. باید ریشه این صنعت مافیایی را طی یک پروسه سیاسی٬ علنی و آگاهگرانه در جامعه خشکاند. اما قرآن سوزان بخشهایی از مافیای مسیحیت در سالگرد فاجعه خونین ١١ سپتامبر اقدامی در چهارچوب جنگ فرقه های مذهبی است. تلاشی برای تحمیل و حقنه کردن مذهب بمثابه چهارچوب فکری و نظری بر اصلی ترین کشمکشهای جهان معاصر است.
 
واقعیت این است که تاریخا دستگاه مذهب بعضا بقای خود را مدیون تطبیق خود با نیازهای مادی و معنوی طبقه حاکم استثمارگر در هر دوره بوده است. بدون این قابلیت ارتجاعی٬ بدون دفاع و تبدیل شدن به یک ارگان و سنگر طبقه حاکم ارتجاعی٬ مذهب شانسی زیادی برای بقاء نمیتوانست داشته باشد. نقش دستگاه کلیسای مسیحیت در دوران جنگ سرد در کنار سازمان جاسوسی آمریکا در مقابله با بلوک شرق غیر قابل انکار است. نقش پاپ بندیکت در شکل دادن به تقابل مذاهب در کنار و بمثابه بازوی مذهبی دو قطب تروریستی انکار ناپذیر است. حتی قرار گرفتن او در این جایگاه در سلسله مراتب این دستگاه مافیایی بی ارتباط با نیازمندیهای مذهبی قطب تروریسم دولتی نبود. و اگر فراخوان تری جونز که شخصا یک کشیش حاشیه ای و کم تاثیر است این چنین ابعادی بخود میگیرد این واقعیت را باید ناشی از جایگاه این مساله در کل تقابل دو قطب تروریستی ارزیابی کرد. تروریسم دولتی غرب نیازمند حمایت گسترده و همه جانبه تمامی ابزارهای تحمیق و مذهبی در کنار ماشین نظامی و دستگاه مغزشویی این اردوی جهانی است. حتی اگر گرایشات بستر اصلی اردوی تروریسم دولتی به نقد این فراخوان بپردازند٬ نباید در نقش دستگاه مسیحیت در کنار قطب تروریسم دولتی تردیدی کرد .

تحرک جریانات اسلامی کاملا قابل پیش بینی است. اسلام و جنبش تروریستی اسلام سیاسی در هم کاملا تنیده شده اند. تروریسم اسلامی را نمیتوان بدون اسلام تعریف و تبیین کرد. اگر در غرب تلاش دستگاه مسیحیت برای گسترش پر و بال خود با موانع سکولاریستی جدایی کلیسا از دولت مواجه است. در مقابل اسلام سیاسی با چنین موانعی روبرو نیست. این جریان به استقبال این تقابل میرود. از آن بهره میگیرد و هیمه بر آتش آن میگذارد.
 
کمونیسم کارگری باید در عین تشدید مبارزه علیه مذهب و پیشبرد پروژه مذهب زدایی در عین حال ماهیت و اهداف ارتجاعی تقلاهای این چنینی برای دامن زدن به جنگ مذاهب را خنثی و حاشیه ای کند. موضع ما یک موضع سوم است. موضع آزادیخواهی و رهایی جامعه از چنگ مذاهب و جدال و کشمکشان است. ما در مقابل جنگ مذاهب٬ پروژه مذهب زدایی را قرار میدهیم. *